در آستانه سالگرد انتخابات دهم ریاست جمهوری و ترس حکومت از برگزاری این مراسم


مراسم روز 14 خرداد و سخنرانی های آن حواشی بسیاری داشت، اما نکته ای که توجه مرا جلب کرد سخنان آقای خامنه ای در مورد یاد آوری ماجرای طلحه و زبیر به قصد نتیجه گیری از آن در مورد حوادث فعلی بود که آقایان کروبی و موسوی را طلحه و زبیر، و خود را حضرت علی(ع) بنامد. این مورد مقایسه خامنه ای با حضرت علی -البته بیشتر بخاطر شباهت نامی و صاحب حکومت بودن- تاکنون از طرف هواداران و مریدان وی ابراز میشده است اما برای اولین بار است که ایشان خود را علنا با حضرت علی در یک رده می داند.(این نکته بسیار جای تامل دارد زیرا تا یک شخص به عقیده ای باور نداشته باشد آن را بیان نمیکند و این موضوع از نظر سیاسی و مذهبی امروز ایران، بسیار حساس و مهم است)
یاد آوری های تاریخی صدر اسلام و اتفاقات روز 14 خرداد و حمله لفظی عده ای به حسن خمینی -نوه امام- و جلوگیری از سخنرانی وی خصوصا در مراسم بزرگداشت امام خمینی، ناخودآگاه من را یاد رفتارهای حکومت بعد از پیامبر(ص) و برخورد با نوه های پیامبر انداخت. حکومتی که مشروعیتش را ابتدا با حضور پیامبر و بعد از آن بتدریج با عوام فریبی و میلیتاریزه کردن فضای اجتماع کسب کرده بود.
به مدت چند ده سال بعد از مرگ پیامبر، براحتی حکومت اموی توانست حتی جسارت برخورد نظامی با نوه پیامبر را داشته باشد و وی و اطرافیان او را مخالف اندیشه های پیامبر بداند و حکومت سراسر ظلم و فساد خود را نزدیک به اندیشه پیامبر.
نوه اول پیامبر را مجبور به صلح کرد و نوه دوم را سر برید، در عین حال تبلیغ می کرد که جانشین برحق پیامبر و خدا بر زمین است! و نوادگان پیامبر و اطرافیان آنها بی دینانی ملحد هستند که از راه جد خود خارج شده اند. جسارت، توهین، اتهام و حتی ریختن خون آنها اگر موافق با ولایت زمانه -یزیدی- نباشند واجب است. حتم دارم که در آن زمان نیز عده ای در راستای دفاع از این عقیده شعار می دادند!...

پانوشت: بعضی از روایات تاریخی تا قبل از مشاهده وقوع، بسیار بعید و دور از عقل مینماید.

پی نوشت: شباهت های تاریخی دیگری نیز از دیگران بیان شده است، مانند:
خامنه ای مثال طلحه و زبیر را درست نیاورد. درستش چنین است:
عثمان در بازی حیله گرانه ی عبدالرحمان عوف به خلافت رسید (درست مثل ولی شدن خامنه ای در خبرگان توسط رفسنجانی). پس از چندی عبدالرحمان عوف از رفتارهای خودمحورانه ی عثمان رنجید. به دنبال آن طلحه و زبیر از عثمان رنجیدند. علی هم از پیش رنجیده بود. عبدالرحمان عوف گفت من از این که عثمان را خلیفه کردم پشیمان هستم شما باید او را برکنار کنید. عبدالرحمان چندان از عثمان رنجید که وقتی درگذشت وصیت کرد که عثمان نباید بر او نماز جنازه بخواند. طلحه و زبیر هم مردم را برضد عثمان تحریک کردند تا عثمان کشته شد.
مثالی که خامنه ای درباره طلحه و زبیر زد درست بود ولی می بایست که خودش را هم به جای عثمان می گذاشت. زیرا وضع او و رفسنجانی و کروبی و موسوی و خاتمی به درستی مثل وضعیت عثمان و عبدالرحمان عوف و طلحه و زبیر و علی است.


اشاره به استفاده از پیشوند "امام" در مورد مصباح یزدی توسط سایت انصار نیوز.
از نیک آهنگ کوثر


خبر رسانی در مورد نشت نفت از یکی از چاههای شرکت "بی پی" در خلیج مکزیک آنقدر سریع و جامع بود که کمتر کسی هست که از وقوع این حادثه خبر نداشته باشد.
همه روزه خبری از تلاش هایی برای مهار این آلودگی و عکس میزان آلودگی دریا توسط ماهواره منتشر می شود.
تلاش برای مهار نشت نفت و جلوگیری از آلوده کردن دریا همچنان ادامه دارد. در این میان هنگام حادثه، مسولان ایرانی پیامی دادند که اگر آمریکا نمیتواند آن را مهار کند ایران بدلیل تخصص حاضر به انجام عملیات در آن منطقه است! اتفاقا چند روز بعد از آن حادثه، خبر از انفجار چاه نفتی در استان کرمانشاه منتشر شد که در طی آن 13 نفر کشته و زخمی شدند.(8 خرداد ماه)
با توجه به اینکه چاه نفت آمریکا در عمق 1500 متری از سطح آب قرار گرفته و چاه ایرانی در سطح زمین خشک است به نظر میرسد که مهار چاه نفت زمینی برای کشوری که مهارت مهار چاه نفت در عمق 1500 متری را دارد یا حداقل ادعای آن را دارد باید مثل آب خوردن باشد.
توجه داشته باشید که از چاه نفت آمریکا روزانه 90 هزار بشکه نفت خارج می شود که با توجه به فشار 150 بار آب در آن عمق، شدت فشار فوران مشخص می شود. حتی زیر دریایی های محدودی وجود دارند که بتوانند این فشار را تحمل کنند. تنها، دسترسی به دهانه این چاه نیاز به تکنولوژی های پیشرفته ای دارد که کسی در ایران سراغ ندارد. چه برسد به انجام عملیات جهت مهار آن فشار خروج نفت! (جهت یادآوری: هر 10 متر عمق آب فشاری معادل یک اتمسفر دارد، نور خورشید حداکثر تا عمق 400 متری در آب نفوذ می کند و عمیق ترین نقطه خلیج فارس کمتر از 100متر عمق دارد!)
حالا کاری نداریم که دروغ -حاکمان- ایران چقدر بزرگ است و دروغ در همه چیز رخنه کرده است، اما اینکه با تکنولوژی امروزی بتوانند در مدت چند روز این چاه نفت سطح زمین قصر شیرین خودمان را مهار کنند، انتظار دور از ذهنی نیست خصوصا با توجه به سابقه نفت خیز بودن ایران و مهار چاه های نفت در جنگ 8 ساله و قبل از آن...
نه تنها امروز که 5 روز از وقوع انفجار گذشته هنوز خبری از مهار چاه نفت نیست بلکه پیش بینی می شود ایران نتواند زودتر از 6 ماه آتش آن را خاموش کند! (خبر فقط به خاموش کردن آتش اشاره کرده نه مهار نفت خروجی!)
گذر زمان مشخص می کند که کدام کشور زودتر می تواند چاه خود را مهار کند،

مشخص است که کدام کشور به محیط زیست خود بیشتر اهمیت می دهد ومردم -با نگرانی- روزانه پی گیر وضعیت محیط زیست و زندگی خود هستند، اما این تنها تفاوت استاندارد های زندگی مردم است که نشت نفت در آنجا تیتر خبری روزانه می شود و در اینجا کمتر کسی خبر را می شنود و حتی بعد از شنیدن روز دوم پی گیر آن می شود،
خطر نشت نفت از خطر بی توجهی بمراتب کمتر است.

پست‌های جدیدتر پست‌های قدیمی‌تر صفحهٔ اصلی