سخنرانی اخير جناب میر حسین موسوی در جمع ایثار گران انقلاب و جنگ بهانه ای داد که بیشتر به لحن و آهنگ سخنان دقت کنم این سخنرانی علاوه بر نکات فراوان و محتوای آن دارای ادبیات زيبا وغير قابل توصيفي است، وقتی که این طرز بيان مهندس را در کنار طریقه حرف زدن دکتر محمود احمدی نژآد قرار می دهیم به تفاوت وضعیت ایران بیشتر مي توانیم پی ببريم، یکی با لحن زشت و لمپن و تنفر انگيز و دیگری با کلامی دلنشين و زیبا.از هر گروه و دسته اي که هيستيد توصيه میکنم فارغ از متن و محتوای گفته شده حتما این سخنان را دنبال کنید. (سایت کلمه)
همچنان که به کلام افراد مختلف توجه میکنیم می بینيم که در اردوگاه حکومتی ها شخصی پیدا نميشود که بدون بغض و کینه و با بیانی زیبا حرفی بزند. همگی صحبتها تند، آمرانه، بی ادبانه و با نفرت است. شاید دلیل آن همین تنگ کردن حلقه طرفداران باشد که دیگر افراد دانا و آگاه و مهربان در بین آنها قرار ندارد. اما به طرفداران جنبش سبز که نگاه مي کنيد -با اينکه قربانی خشونت های حکومتی هستند-کمتر سخن درشتی از آنها می شنوید.
خود کلام سحر و جادويی دارد که خیلی ها از آن بی خبرند، بیدلیل نيست که نقل میکنند زمان پیامبر اسلام-به عنوان پیامبری با کلام تاثیر گذار- مخالفان ایشان گوشهايشان را می گرفتند تا نشنوند سخنان را، شاید این اصلا به معانی کلام ربطی نداشته باشد زیرا می توان با یک عقيده مخالف بود و صدها بار هم به آن گوش کرد، اما وقتی صحبتی دلنشین باشد-خصوصا وقتی که بر حق هم باشد- مقاومت در برابر آن بسيار سخت است و بايستی از راه فیزیکي وارد شد! مثل ممانعت از انتشار سخنان. (همان پنبه در گوش!) دقیقا کاری که حکومت با سران جنبش سبز انجام می دهد.

0 نظرات:

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی